با نوجوانان میشود هر جا که ما ناپاک کردهایم، پاک کرد.
نه فقط زمین
که فکرها را از خرافه، تعصب و یکسونگری؛ آنها جهان را نه چندصدایی که چندمیلیاردصدایی میشناسند.
نه فقط زمین
که تاریخ را از آنچه هر روزش به آن ننگ و انگ زدهایم.
نه فقط زمین
که دستها را که یواشکی و آشکارا به جیب هم فروبردهایم و چشمانمان را جای دیگر دوختهایم.
که چشمها را که به بد آلودهایم.
نه فقط زمین
که خواب را که وجودمان را بلعیده. خواب لزج هراسناکی که لبهایمان را به آزادی مُهر زده.
که لبها را که دشنام و دروغ و تهمت و زیرآبزنی رسمشان شده.
که واژهها را که شسته نیستند، گسترده نیستند، بیحیا و شرمآور کردهایم.
با نوجوانان میشود خود خود زمین را پاک کرد. زمینی که روی سر خودمان خراب کردهایم؛ هوا را و آب را.
نوجوانان ایران،
از ما اینها مانده است که میبینید. حق دارید از ما پشیمان باشید. ما آلودهایم، شما با دستان و لبها و پاها و واژههایتان پاک کنید برای خودتان. و یک زنجیره گرد جهان بسازید و به خنده و آواز بخوانید:
ورود ناعاشقان ممنوع!
علیاکبر زینالعابدین
پویش دیانا (سوشیان):
سیصد دانشآموز و پاکسازی تخت جمشید و اطراف آن به استقبال نوروز.
نظر بگذارید