| جلسه 1 |
| دنیای من و ارتباطات من |
| جلسه 2 |
| دنیای ما و دوستان |
| جلسه 3 |
| آیا به من گوش می دهی؟ |
| جلسه 4 |
| یک راهنما برای خوب صحبت کردن |
| جلسه 1 |
| بازآفرینی شخصیت رستم در دنیای مدرن |
| جلسه 2 |
| بازآفرینی شخصیت اکوان و قصه‌ی رویارویی رستم و اکوان |
| در دنیای امروز |
| جلسه 3 |
| بیژن و منیژه و سفر در زمان |
| جلسه 4 |
| وارونه کردن و بازآفرینی قصه‌ی رستم و سهراب |
| جلسه 5 |
| قصه‌ی هفت‌خان رستم و بازآفرینی خان‌ها |
| جلسه 6 |
| قصه کردن هفت‌خان شخصی |
خلاصه جلسات:
| جلسه 1 |
| غول هزار‌چهره |
| جلسه 2 |
| حیوانات شهر عجیب و غریب چه شکلی هستند؟ |
| جلسه 3 |
| خانه‌ها و منظره‌های آنجا چه شکلی است؟ |
| جلسه 4 |
| ماجراهای عجیب و غریب ( گره‌افکنی) |
| جلسه 5 |
| حل شدن ماجراها (گره‌گشایی) |
| جلسه 6 |
| پایان ماجراهای شهر عجیب و غریب |
🔸عکس بالا، تصویر مادربزرگم است. مادر مادرم. بانویی که هوشیاری و خردمندی از او می‌تراوید. کسی که در زمانه سرکوب زنان، نگاهش مثل امروز تر و تازه و آزاده بود. کسی که از کودکی‌ام تمام فعالیت‌های فرهنگی‌ام را دنبال می‌کرد، تشویقم می‌کرد و نوشته‌هایم در مطبوعات را آرشیو می‌کرد و بزرگترین مدافعم بود وقتی در دانشگاه تهران رشته تاریخ را برگزیدم.بیشتر هنرجویان و دانشجویان بزرگسال من زنان بوده‌اند. با تفاوت بسیار زیاد با مردان؛ هنرجویان معلمی، نویسندگی، ترویج کتابخوانی، خودآگاهی و…
بیشتر مراجعین من در اتاق مشاوره و درمان زنان هستند.
بیشتر همکاران من در ادبیات کودکان و‌نوجوانان زنان هستند.
بیشتر همکاران جوانم زنان هستند.
و مدیران موفق نسل تازه را در امور فرهنگی و هنری و آموزشی که از نزدیک می‌بینم از زنان هستند.
و راستش در میانگین امتیاز کیفی، زنان با فاصله ملموس از مردان، بادقت‌تر، منظم‌تر، علاقه‌مندتر، قانع‌تر، باتدبیرتر، سریع‌تر، خوش‌بین‌تر و خلاق‌ترند.
🔹من نمی‌دانم خیزش بلند زنان در میدان آگاهی و بالندگی، چگونه اتفاق افتاده؟ فقط می‌دانم زنان امروز، به طرز شگفت‌انگیزی در پی یادگیری، خودشناسی و خودشکوفایی هستند.
بدون تردید در سال‌های پیش‌رو، اثرگذاری عینی زنان در جهان چندین‌برابر بیشتر خواهد شد. گویا دوره تحولی جهان این بار از زیر گام‌های آنان طی خواهد شد.
تا پیراهن سپید صلح را معشوق‌وار و مادرانه بر اندام خسته جهان بپوشانند.
🔸عکس بالا، تصویر مادربزرگم است. مادر مادرم. بانویی که هوشیاری و خردمندی از او می‌تراوید. کسی که در زمانه سرکوب زنان، نگاهش مثل امروز تر و تازه و آزاده بود. کسی که از کودکی‌ام تمام فعالیت‌های فرهنگی‌ام را دنبال می‌کرد، تشویقم می‌کرد و نوشته‌هایم در مطبوعات را آرشیو می‌کرد و بزرگترین مدافعم بود وقتی در دانشگاه تهران رشته تاریخ را برگزیدم.
🔹عزیزجونم،!
ده‌سال است ندیدمت.
روزی دوباره دیدار خواهیم کرد.
دوستت دارم،
نوه دلتنگت
۸مارس۲۰۲۲
🔸پ.ن: عکس را خودم برداشته‌ام شاید یکی دو سال پیش از پروازش.
🔹بانو افسرالملوک میرزاخانی
