photo_2023-02-09_23-16-39

دوزبانه‌ها و ۱۰درصد تکرار پایه تحصیلی کلاس‌اولی‌ها

چندسال است در سخنرانی‌ها و نوشته‌هایم اعلام کرده‌ام تعداد ورودی‌های مناطق دوزبانه از پنجاه‌درصد گذشته: فرزندان عزیز ترک و کرد و بلوچ و عرب‌زبان ما و تعدادی دانش‌آموز دیگر با زبان‌ها و بن‌گویش‌های مادری غیرفارسی.

از این جمعیت چشم‌گیر، بخشی در خانواده‌های متوسط به بالا زندگی می‌کنند که به هر شکلی فارسی‌آموزی‌شان دوا می‌شود. اما خیل پرشماری‌شان در مناطقی هستند که خانواده‌‌هایشان در محرومیت اقتصادی‌ و فرهنگی زیست می‌کنند. بچه‌هایی که تا قبل از ورود به دبستان کمترین سخن را به فارسی می‌شنوند و تکلم می‌کنند حالا به یکباره، با کتاب‌های درسی‌ای روبرو می‌شوند که سراسر فارسی‌اند و دانش‌آموزانی که دایره واژگانی بسیار محدود فارسی در بغل دارند.
بچه‌های ما حتما باید زبان مادری‌شان را مسلط باشند و حتما هم باید فارسی که زبان رسمی‌شان است نیز بلد باشند.
اما چطور ممکن است کودک شش‌ساله‌ی اول ابتدایی که تا حالا فقط به زبان مادری سخن گفته و شنیده به یکباره خواندن و نوشتن فارسی را که دو مرحله‌ی عالی‌تر زبان‌اند بیاموزد؟! چون مراحل زبان‌آموزی این است: شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن.
هیچ راهی جز این نیست که طراحی فارسی‌آموزی را در مناطق دوزبانه به کارشناسان استان‌ها و مناطق خودشان بسپاریم. این سرزمین مادری، تاریخش نشان تنوع قومیتی، زبانی و دینی بر جبین دارد؛ چگونه بشود آموزش همه‌ی این مناطق متمرکز باشد؟!

جالب است که من زبان مادری‌ام فارسی است. چون از طرف مادری و پدری هر دو تا چند پشت تهران‌زاده‌ایم. اما جون در مهارت‌های خوانداری و نوشتاری فارسی دانش‌آموزان سال‌هاست کوشش می‌کنم، دریافته‌ام که این شیوه‌ی آموزش فقط ریزش تحصیلی می‌آورد.
خب چرا از این همه متخصص آموزش زبان فارسی که خود دوزبانه هستند در تنوع‌بخشی آموزشی بهره نمی‌گیرید؟!بچه‌های ما اگر فارسی نیاموزند نه فقط در دروس که در ارتباطات اجتماعی سقوط می‌کنند. از طرف دیگر بیشتر پژوهش‌های جهانی نشان داده که بچه‌هایی که بیش از یک زبان را گویش می‌کنند، کارکرد مغزی بهتری دارند.

هرچند که این تکرار پایه در اول ابتدایی دلایل دیگر نیز دارد
که بماند به وقت دگر.

علی‌اکبر زین‌العابدین

نظر بگذارید

قسمت های ضروری با * مشخص شده