photo_2025-01-22_16-50-02

پنج‌سالگی، چه کم از جاودانگی؟!

گروه سنجاق‌قفلی پنج‌ساله شد. پنج سال کار داوطلبانۀ فرهنگی گروهی که چندی پیش‌از دوران کرونا (دی ماه ۹۸) آغاز شده باشد، خبر شگفت‌انگیزی است. پنج‌ سالی که در تلاطم پر‌رنج‌ترین بزنگاه‌های تاریخ اجتماعی و اقتصادی ایران گذراندیم و هنوز ادامه دارد.

این خبر شگفت‌انگیز یعنی هر روز که گذشت، می‌شد اعضای گروه که خود سرشار از اشتغالات حرفه‌ای، اقتصادی، خانوادگی و تحصیلی‌اند، عقب بکشند و بگویند: «بچه‌های ایران، من را ببخشید. امکان ادامه ندارم.»

خبر شگفت‌انگیز یعنی کسانی که نتوانستند از جایی همراه باشند -که همگی دلایلی کاملاً موجه داشته‌اند-توپشان را دستش‌ده به دیگری داده‌اند و سال‌به‌سال این گروه بزرگ‌تر شده است.

بسیاری از اعضای داوطلب گروه درگیر انواع بیماری‌های خود و اطرافیانشان بوده‌اند. بسیاری مانند دیگر مردمان این سرزمین عزیز دستخوش ناامیدی‌‌ شدند، اما ادامه دادند. جهان واقعی را زندگی می‌کردند و جهان دیگری با نام گروه سنجاق‌قفلی می‌ساختند و خانه‌ها، روستاها و شهرهای تازه‌ای به آن می‌افزودند. جهان تازه‌شان امیدوار بوده‌ است، خوشحال بوده‌ است، «ذات‌ها با سایه‌هاشان هم‌اندازه بوده‌است.» ۱

خبر شگفت‌انگیز یعنی در جهان واقعی که برخی مردمان به اختلاف مسلک و عقیده همدیگر را پس می‌رانند، در این جهان تازه همه کنار هم‌اند. کسی مفتش کسی نیست. همه معمارند، همه باغبان باغچه‌ها و باغ‌های جهان تازه‌اند.

خبر شگفت‌انگیز یعنی حدود ۹۰ نفر از بیش از ۱۳ استان کشور در طی پنج سال تیم‌سازی کرده‌اند، سیستم برنامه‌ریزی و اجرایی مدرن و پویا طراحی کرده‌اند که اگر دست‌برقضا هرکدامشان دیگر نتوانند همراه باشند، عزیزان دیگری بتوانند بیایند و به نظم و سادگی و دقت جهان سنجاق‌قفلی را گسترش دهند.

خبر شگفت‌انگیز یعنی ده‌ها متخصص و هنرمند نویسنده، مترجم، روان‌شناس، مروّج خواندن، شاعر و نظریه‌پرداز را با خود همراه کنند تا مدام بشود و بشود و بشود، که گفت: «کفایت مکن ای فرمانِ شدن، مکرر شو، مکرر شو…» ۲

خبر شگفت‌انگیز یعنی باغبانان نیامده‌اند که صرفاً باغبان گل‌ها و «میوه‌های سربه‌گردون‌سای اینک خفته در تابوت پست خاک»۳ باشند؛ بل آمده‌اند که اول جهان درون خودشان را هر روز گشوده‌تر و بارورتر سازند و به رویش‌های تازه نیز بیندیشند. خبر خوب این است که می‌دانند «هر زمان نو می‌شود دنیا و ما»۴ و چیزی وجود ندارد که بنویسیم و این پایان کارمان باشد.

خبر شگفت‌انگیز یعنی عده‌ای مصمم‌تر از هر کارگر و کارمند و مدیر و وزیر، بی‌آنکه مقداری حتی بستانند، باورمند و مومن‌اند به کلمه، کتاب، کودک، نوجوان، معنا و انسان.

خبر شگفت‌انگیز یعنی پنج سال مستمر -بیش از اهمیت تولید و نشر معرفی‌‌های مروجانه و کارشناسانه و موضوعی کتاب‌های کودک و نوجوان- ده‌ها انسان از سراسر ایران شیوه‌های باهم‌ بودن، باهم خواندن، باهم گفت‌وگو ساختن و باهم زیستن بی‌منت را به‌بار نشانده‌اند. که می‌دانند شکوفاییِ خود یعنی شکوفاییِ همه.

خبر آخر اینکه برخلاف رسم معمول، هیچ آرزوی بلندی ندارم که این گروه نمی‌دانم چندساله شود و بماند سال‌ها؛ نه! این منش و روش و گرایش در آن جهان تازه روییده و چه نام این گروه باشد و چه نباشد، برگ‌های سبز درختانش سبز به سبز می‌رقصند و با نام و بی‌نام، سایه‌ها و دانه‌هایشان را «چکه‌چکه در دل کودکان می‌چکانند.»۵

علی‌اکبر زین‌العابدین
سردبیر گروه پنج‌سالۀ سنجاق‌قفلی


۱- مهدی اخوان ثالث
۲- احمد شاملو
۳- مهدی اخوان ثالث
۴- مولانا
۵- قیصر امین‌پور

IMG_7279.MOV_snapshot_00.00.05_[2025.01.15_18.11.16]

نشست معماری معاصر و روان‌شناسی

نشست معماری معاصر و روان‌شناسی از سری نشست‌های آغازی بر گذشته با حضور علی اکبر زین العابدین و دکتر علیرضا قلی نژاد پیربازاری (ریاست محترم هیئت امنای موسسه فرهنگی میراث و معماری)
خانه اندیشمندان ایران، شنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۳

لینک ویدیوی کامل نشست «معماری معاصر و روان‌شناسی»

photo_2025-01-15_18-36-08

موزه‌ها و ترویج علم به مناسبت هفته‌ی ترویج علم

سخنرانی علی‌اکبر زین‌العابدین با موضوع «ترویج علوم انسانی برای نوجوانان از طریق موزه‌ها». شاید تاکنون به این موضوع کمتر کسی پرداخته باشد.
مروری می‌کنم تجربیات جهانی را و پیشنهادهایی برای این سرزمین عزیز.

علوم انسانی مثل گذشته مهجور و دورافتاده نیست. رشد توجه مخاطبان به کتاب‌ها، پادکست‌ها و صفحه‌های اینستاگرامی که از تاریخ، روان‌شناسی، حقوق انسانی، شعر، مراقبت از محیط زیست، اندیشه و تفکر، روایت می‌کنند، مشهود است.
ایده مرکزی توسعه تمدنی و فرهنگی در علوم انسانی شکل می‌گیرد.
قرار نیست همه را تشویق کنیم به انتخاب حرفه و شغل در حیطه علوم انسانی؛ بلکه زیست هر انسان به آن وابسته است و در علوم انسانی زندگی کردن، معنای والاتری دارد.

ترویج علوم انسانی برای نوجوانان یعنی لذت‌بخش‌کردن مطالعه آن علوم و گسترش درگیری با آنها.
موزه‌ها محلی مناسب هستند که انتزاعیات علوم انسانی را ملموس کنند.

لینک ویدیو کامل سخنرانی علی‌اکبر زین‌العابدین با موضوع «ترویج علوم انسانی برای نوجوانان از طریق موزه‌ها» در خانه موزه پروین اعتصامی/ایکوم ایران، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳

d

کافه و نوجوان

چند وقت پیش آقایی با دفترم تماس گرفت. مسئول محترم دفتر طبق معمول با سلام و روی خوش شروع می‌کند. آقای پشت خط هم یک سری سوال می‌پرسد که: «زین‌العابدین مشاوره هم می‌دهد؟ چقدر می‌گیرین؟ چه روزهایی؟» و … یک‌باره صدایش را می‌کشد سرش و هر چه فحش چارواداری دم دست داشته و نداشته نصیب من می‌کند که این «مرتیکه فکر کرده کیه واسه ما تعیین تکلیف می‌کنه؟ دستم بهش نرسه مگه! بچه‌هامون رو با هزار آرزو بزرگ می‌کنیم بعد آقا یه ویدیو حرف می‌زنه … توش.» مسئول محترم دفتر تلاش می‌کند صدای آقا را تا جای ممکن از روی سرش پایین‌تر بکشد مثلا تا دماغ یا چانه ولی نتیجه نمی‌گیرد. باز طرف ادامه می‌دهد که: «کی به این فلان‌شده گفته دستور تربیتی واسه بچه‌های ما صادر کنه؟ تربیت می‌فهمه چیه؟ واسه من ویدیو گذاشته بچه‌هاتون به جا دانشگاه برن کافی‌شاپ کار کنند، می‌دونم چکارش کنم.»
مسئول محترم دفتر می‌گوید: «آقای محترم، اون ویدیو نگفته نوجوونا بجای دانشگاه برن کافی‌شاپ. یک مادری دایرکت داده بود که پسرش اهل درس نیست و سال کنکورشه ولی دلش نمی‌خواد دانشگاه بره، دلش می‌خواد بره کافه کار کنه، فلانی هم در جواب اون پیام…» که آقای باتربیت آن طرف گوشی دو سه فقره هم بار ایشان می‌کند. مسئول محترم دفتر هم در آخر می‌گوید: «حالا برای فرزند نازنین اگه وقت مشاوره تعیین مسیر نخواستین ولی حتما واسه مشکل خودتون وقت تراپی تعیین کنم.» که طرف زحمت‌کشیده و باادب آن طرف خط محکم قطع می‌کند و تا امروز منتظرم دستش به من برسد!
.
کافه برای نوجوانی محل دنج و مطمئن آشنایی با دوستان جدید یا وقت‌گذرانی با دوستان قدیمی است. محل تلاقی با اجتماع بزرگ واقعی که مدرسه بلدش نیست. آنها در کافه می‌گویند، می‌خندند، از غم فراق می‌گویند. یک چای یا قهوه و یک میز که از همه میزهای کناری مرزش جداست کافی است. نوجوانان زیادی در جهان اولین کارورزی‌هایشان را در کافه‌ها آغاز می‌کنند. در کافه دسته‌جمعی فوتبال تماشا می‌کنند با هم جیغ می‌کشند با هم فحش می‌دهند به گلی که خورده شد. بازی رومیزی می‌کنند، مافیا بازی می‌کنند، حرف‌هایی که سختشان است به والدینشان بزنند در کافه برقرار می‌کنند. در کافه درس می‌خوانند، تحقیق می‌کنند، موزیک می‌شنوند و خلاصه حال می‌کنند.

لینک ویدیوی کامل سخنرانی علی‌اکبر زین‌العابدین در کافه موزه‌ی تایپ با موضوع «کافه و نوجوانی» در تاریخ شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳

post

شب تجربه‌های نوشتن خلاقانه ۲

این خبر بزرگ را به همه دبیرستانی‌های ایران برسانید:

مجله بخارا و دنج‌آنلاین برگزار می‌کنند:
شب تجربه‌های نوشتن خلاقانه ۲
فراخوان ملی نویسندگی نوجوانان سراسر کشور
ویژه ۱۳ تا ۱۸ ساله‌ها
دبیر ادبی: علی‌اکبر زین‌العابدین

موضوع: از ایران که حرف می‌زنم …
درباره هر چه از ایران ما
اقلیم و جغرافیا، مسائل اجتماعی، تاریخ، اقوام، زبان‌های مادری، زبان فارسی، آینده‌ی ایران، فرهنگ و علم امروز مردم ایران، مهاجرت، محیط زیست، میراث فرهنگی و …

قالب‌های نوشتاری
جُستار (روایی/غیرروایی همان انشای خودمان)، داستان کوتاه، شعر، مقاله، خاطره‌نگاری، سفرنامه، گزارش‌نویسی

شیوه‌ها
 طنز، شاعرانه، ساده و صمیمانه و جِد

نحوه ارسال آثار
در قالب word
فونت Bnazanin، اندازه‌ی ۱۴
تعداد کلمات: ۶ تا ۶۰۰ کلمه
به نشانی: officialdenjonline@gmail.com
مهلت ارسال آثار: ۲۰ مهر ۱۴۰۳

نویسندگان ۳۰ ثر برگزیده، آثار خود را در شب تجربه‌های نوشتن خلاقانه ۲ مجله بخارا در حضور داوران و نویسندگان حرفه‌ای، ارائه می‌کنند. این آثار در رسانه‌های مجله بخارا و دنج‌آنلاین منتشر خواهند شد.
اولین شب تجربه‌های نوشتن خلاقِ بخارا در بهمن ۱۳۹۸ برگزار شده بود.

photo_2025-01-18_13-03-34

چرا نوجوانان را بخاطر خودشان دوست بداریم؟

از دستاوردهای گزنده‌ام در حین مشاهدات فراوان در سنین جوانی و میانسالی در اتاق مشاوره و درمان و هم در مطالعه جستارهای روایی و زندگی‌نامه‌ها این بوده که ما آدمیان را با شرط و‌ شروط دوست داشته‌اند یا کمتر دوست داشته‌اند یا اصلا دوست نداشته‌اند یا نفرت ورزیده‌اند.
و حالا یک سی‌ساله، چهل‌ساله یا پنجاه‌ساله مرور می‌کند که اگر در کودکی یا نوجوانی چنان می‌کردم بهم عشق می‌ورزیدند و اگر نه، روابط عاطفی‌ام با بزرگ‌ترهایم به منجلاب می‌افتاد و سخت می‌سوزد و می‌سوزد.

هر بزرگتر که مسئولانه رفتار می‌کند می‌گوید رسم زندگی این است و آن نیست. طبیعی است که وقتی ضد قوانینش را در طرفی که تربیت و مراقبتش بر عهده‌ی اوست، لمس می‌کند، زاویه بگیرد، ابروهایش بر هم بریزد و خلقش دیگرگون شود. و گویی نورون‌ها در پی آن، می‌توانند مسیر اشتباه بروند و مسیر عاطفی را برعکس طی کنند.
در حالیکه ترییت اجتماعی، تحصیلی، اعتقادی، شغلی، اخلاقی، بهداشتی و … همه با تربیت عاطفی متفاوت‌اند.
درد سترگِ شیرافکنِ انسان‌های موفق معمولا عواطفی است که با شروط گوناگون تغییر یافته است. گویی ابزار قدرتمندی به نام عاطفه در دست بزرگترهاست که باقی ساحت‌های تربیت را با آن تنظیم می‌کنند. در حالیکه واقعیت انسان برعکس است؛ هر قلمرو و جغرافیای وجودی اگر دچار افت و خیز شود و جریان عاطفی مستقلا و با قدرت برقرار باشد، آدمی توان روحی شایسته‌ای دارد که می‌تواند در طول عمر، برای انواع افت و خیزها کاری بکند و کمتر دچار فروپاشی شخصیتی شود.

این درست که آدمی در هر سنی چنین عاطفه‌ی بی قید و شرطی را می‌پسندد اما مانده‌هایی که در روح و روان ما ته‌نشین است، از کودکی و نوجوانی است.
کار سختی است. وقتی به هدف نمی‌رسیم می‌رنجیم و این رنجش به اشتباه عواطف ما را جهت‌دهی بکنند.

راز و رمز طبیعت می‌گوید همه چیز آن‌جور که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود؛ چنانچه سعدی گفته بود:

زنهار از این امید درازت که در دلست
هیهات از این خیال محالت که در سرست

روز بدش آنجاست که بفهمیم چه‌قدر او ما را بی شرط دوست می‌داشته و ما نمی‌دانستیم.
پس به قول حافظ:

عشقبازی را تحمل باید ای دل پای دار
گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت
گر دلی از غمزه دلدار، باری بُرد برد
ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت

علی‌اکبر زین‌العابدین

Post-ravie-ravan-fear

کارگاه نویسندگی خلاقانه راویِ‌ روان (بزرگسال)

کارگاه‌های راوی روان، مشق و تمرین نویسندگی است برای هر کسی در هر سطحی از نوشتن. در این کارگاه‌ها بُرش‌هایی از زندگی خود را در قالب جستار روایی بازگو می‌کنیم. تمرین نویسندگی نه برای نویسنده‌شدن، بلکه برای تجربه‌‌ای متفاوت در زندگی. برای کسی که همیشه خواسته بنویسد، اما نمی‌دانسته چگونه.
«جُستار روایی» به متن‌هایی می‌گوییم که نویسنده یا راوی، متنی آزادانه را براساس زندگی واقعی خود شکل می‌دهد، طوری‌که خواننده احساس می‌کند یک داستان خوانده است. در جستارها نویسنده همزمان با روایتش از زندگی، دیدگاه‌ها و دریافت‌های درونی خود را نیز مستقیم ابراز می‌کند.

موضوع این دوره: ترس

اروین یالوم، مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی را چهار ترس اصلی انسان می‌داند. 

ما می‌ترسیم. از هر چه فکرش را هم نمی‌کنیم می‌ترسیم. ترس‌های ما از کجا می‌آیند؟ چرا دست از سر ما برنمی‌دارند؟ چه ترس‌های پنهان که داریم و هیچ‌گاه از آنها نه گفته‌ایم و نه نوشته‌ایم.
ترس‌ها ما را به پیش برده‌اند یا سد راه ما بوده‌اند؟ آیا عامل ترس‌های ما از کودکی تاکنون فقط دیگران بوده‌اند یا که خودمان هم مسبب ترس‌هاییم؟
خودمان چقدر در ترس‌های دیگران بوده‌ایم یا نقش داشته‌ایم؟
از کدام ترس‌هایمان سر سالم بیرون آورده‌ایم و کدام‌هایشان هنوز دارند ما را چنگ می‌زنند؟

نوشتن از ترس‌ها هم غم‌انگیز است و هم مایه طنز و خنده. می‌شود تا بی‌نهایت روایت‌هایی از ترس نوشت.

نویسندگی همراه با روان‌شناسی خود

در دوره‌ی «ترس» همچنان که نویسندگی را تجربه می‌کنیم، نوعی «نوشتن‌درمانی» هم اتفاق می‌افتد؛ نوعی از گروه‌درمانی.
70% از زمان کارگاه به نویسندگی می‌پردازیم و 30% به روان‌شناسی خود مبتنی بر نوشته‌های هنرجویان و گفته‌هایشان.

اطلاعات کارگاه :

تخفیف‌ها :

مراحل ثبت‌نام :

شرایط انصراف :

فرم ثبت نام کارگاه راوی روان/ترس

YYYY slash MM slash DD
لطفاً تلفن ثابت را همراه با کد شهر وارد کن.
انواع فایل های مجاز : jpg, gif, png, pdf, حداکثر اندازه فایل: 128 MB.
از کجا با کارگاه آشنا شده‌اید؟(ضروری)

این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .

photo_2025-01-20_12-34-51

درباره ادابازی توییت آذری جهرمی


این نیست‌ها برادر!

به نظرم تا حالا معلوم شده که نسل زِد و آلفا و هر اسمی که رویشان گذاشته‌ایم، کل بدنه و زیربدنه قدرت را یک چیز می‌دانند. آنها اعتبار جداگانه‌ ویژه‌ای میان آدم‌های قدرت قائل نیستند. دیدیم که هیچ نوع شور انتخاباتی در رای اولی‌ها و دومی‌ها و سومی‌ها به وجود نیامد. ته تهش می‌گویند: «فقط دستت رو از روی فیلترشکن برداری که من به کارام برسم، بقیه‌‌ش پیشکش عمو.»
اسم‌هایی که رویشان می‌گذاریم برایشان بی اعتبار است. باج که می‌دهیم خنده‌شان می‌گیرد. شکل آنها لباس بپوشیم لجشان درمی‌آید. به نظرت، هر کسی شکل خودش باشد بهتر نیست؟ اصلا فکر نمی‌کنی چون ما نمی‌گذاریم آنها شکل خودشان باشند، علیه ما عصیان می‌کنند؟ حالا این عصیان بعداً به ضررش باشد یا نه به کنار.

راستی اگر شبیه ادبیات یک نسل صحبت کنیم، یعنی مثلا به او نزدیکیم؟!
مثلا وقتی یک جوان مشهدی بخواهد با یک پیرمرد لُر صحبت کند برود لحن و مرام گویش و تکه‌کلامش را پیدا کند و بعد ارتباط بگیرد؟ یا مثلا وقتی با یک گوینده رادیو خواستیم حرف بزنیم، از منش کلام رادیویی‌ها به زبانمان جاری کنیم؟ یا وقتی با یک تهرانی قدیمی با لحن لوطی‌منشش برمی‌خوریم برویم کتاب کوچه شاملو را بخوریم تا کم نیاوریم؟!

وقتی من مرتباً می‌نویسم و می‌گویم که «نوجوانان و بزرگسالان، گفت‌وگوی ناشنوایان» منظورم همین‌هاست.
این پلی که بین ما و آنان برقرار نمی‌شود معنایش این است که آنها دست ما را خوانده‌اند و به ریشمان می‌خندند. چون وقتی ادای کسی را دربیاوریم خنده‌دار می‌شود دیگر. بهش هم می‌گویند: «ادابازی.»
.
اگر دولت جدید بخواهد برای نوجوانان و جوانان ادابازی کند، همان شکل‌ دولت قبلی بهتر بود که تکلیف همه سرراست‌ بود. این همه متخصص داریم از دورافتاده‌‍‌ترین روستاها تا داخل شهرها و خارج از کشور. جان هر کسی دوست دارید بگذارید متفکران و صاحب‌نظران برای بچه‌هایمان برنامه‌ریزی کنند.

این ادابازی سخیفِ منحطِ حال‌بهم‌زن اگر ادامه پیدا کند، پاسخ بدی از نوجوانان خواهد گرفت. مگر راه دیگری در فکر رییس جمهور جدید باشد سوای آدم‌های قدرت‌باز. با کمترین امید، منتظر می‌مانیم فعلا.

علی‌اکبر زین‌العابدین

photo_2025-01-20_12-44-49

انتخابات و هو کردن آنهایی که با ما نیستند


دانش‌آموزان و دانشجویانی که می‌خواهند رو کم کنند، کل بخوابانند؛ پولدار شوند تا کسانی را بسوزانند، تحصیل می‌کنند تا پوز کسی را به خاک بمالند، با کسی رابطه می‌گیرند که روی دیگری را کم کنند، صدا بلند می‌کنند، عضله کلفت می‌کنند و گلاویز می‌شوند که دیگری نطق نکشد، از همین رفتارهای ساده ما برمی‌آید.

آنها که رای نمی‌دهند چند ده میلیون نفرند که صاحب عقیده و فکر هستند، درست یا غلط، آنان که رای می‌دهند هر کدامشان چندین میلیون طرفدار کسی یا طرز تفکری یا هر چیزی از آن اسم هستند، درست یا غلط و این میلیون‌ها یعنی ما ایرانیان.

هیچ رفتاری مقدم بر تاب‌آوری هم‌وطنان نیست در جامعه در حال اضمحلال و فروپاشی انواع نهادهایش.

و کودک و نوجوانی که می‌شنود و می‌بیند که بزرگترهایش هر کدام چندین میلیون دیگر را نادان و نفهم فرض می‌کنند، چگونه بتواند با آنها تحصیل کند، کار کند و پیش برود؟ تفکر دشمن‌پرور، «اگر با ما نیستی روبه‌روی مایی»، حتی با برترین برنامه‌های غیر قابل تصور، رو به توسعه نخواهد که رفت.

او در کلاسش کنار کسی باید بنشیند که جزء چند میلیونی است که دیشب بزرگترهایش او را هو کرده‌اند.

علی‌اکبر زین‌العابدین

ae9c492e-76b6-422a-bec8-3a4ad5011d00

کارگاه‌های تابستانی آموزش نویسندگی ویژه‌‎ی نوجوانان (آنلاین)

برای کلاس چهارمی‌ها تا یازدهمی‌ها
در سه سطح: ۱- مقدماتی ۲- پیشرفته ۳- حرفه‌ای
به سبک علی‌اکبر زین‌العابدین
(نویسنده، روان‌شناس و موسس شبکه آموزش نوشتن خلاقانه به کودکان و نوجوانان)

آموزش نویسندگی با نگاهی به روان‌شناسی خود کمک می‌کند که نوجوان در حین یادگیری تکنیک‌های نوشتن، با هیجانات خود نیز آشنایی بیشتری پیدا کرده و گامی به سوی شناخت، پذیرش و ابراز آگاهانه آنها بردارد.
به ویژه در روزگاری که نوجوانان ما در معرض التهابات هیجانی گوناگون قرار گرفته‌اند.

  • مدرس: علی‌اکبر زین‌العابدین
  • گروه سنی: کلاس چهارمی‌ها تا یازدهمی‌ها
  • شهریه: ۲,۵۰۰,۰۰۰ تومان
  • شروع دوره‌ها: تیرماه ۱۴۰۳
  • روز‌ برگزاری: یکشنبه‌ها
  • شیوه‌ی برگزاری: آنلاین
  • مدت زمان هر جلسه: ۹۰ دقیقه‌
  • تعداد جلسات: ۶ جلسه
  • شرایط پرداخت اقساط (۴۰ درصد کل هزینه پیش‌پرداخت + یک قسط)

تخفیف‌ها:

  • ۲۵ درصد باشگاه هنرجویان: ویژه‌ هنرجویانی که در کارگاه‌های علی‌اکبر زین‌العابدین شرکت کرده‌اند.
  • ۱۰ درصد تخفیف ثبت‌نام زودهنگام: ‌ویژه‌ی افرادی که تا یکشنبه ۲۰ خردادماه ثبت‌نام می‌کنند.

شرایط انصراف:

  • از ۷ روز تا ۳ روز مانده به شروع کارگاه ۱۰درصد از کل شهریه کسر می‌شود.
  • از ۳ روز مانده تا شروع کارگاه ۳۰ درصد از کل شهریه کسر می‌شود.
  • پس از شروع کارگاه مبلغی بازگردانده نمی‌شود.

مراحل ثبت‌نام:

  • فرم زیر را تکمیل و روی «ارسال» کلیک کن.
  • وجه مذکور را به شماره کارت ۶۴۶۵-۹۳۳۵-۲۹۱۰-۵۰۲۲ به نام علی‌اکبر زین‌العابدین (بانک پاسارگاد) واریز کن.
  • تصویر رسید واریز را به شماره ۲۵۰۸۶۷۴-۰۹۹۱ واتس‌اپ و یا تلگرام کن.
  • حالا منتظر باش تا همکاران ما حداکثر تا ۲۴ ساعت پس از ارسال تصویر فیش واریزی با تو تماس بگیرند.
  • چنانچه در فرایند خرید به مشکلی برخورد کردی با شماره ۲۵۰۸۶۷۴-۰۹۹۱ در تماس باش.

فرم ثبت نام کارگاه آموزش نویسندگی ویژه‌ی نوجوانان

تابستان ۱۴۰۳
YYYY slash MM slash DD
لطفاً تلفن ثابت را همراه با کد شهر وارد کن.
لطفا قبل از انتخاب توضیح هر دوره را مطالعه بفرمایید.
انواع فایل های مجاز : jpg, gif, png, pdf, حداکثر اندازه فایل: 128 MB.
از کجا با کارگاه آشنا شده‌اید؟

این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .