نگار همان خرگوش قصهگوست. سخنرانیام تمام شد. از او خواستم کنارم بنشیند. قبل از من علی دهباشی صدایش کرده بود شعری بخواند که غافلگیرم کند. یادم انداخت همان دخترکوچولویی بود که چندسال پیش، «شب تجربههای نوشتن خلاق» به اصرار، خودش را به میکروفون رساند و متن خواند. آمد گفت من همانم که پارسال توی کلاسهای شما شرکت کردم. یادم آمد که یکبار گفته بودم: «توی خونه شما کتاب زیاد میخونن؟» جواب داده بود: «پدرم شاعره.» از بس کلمه داشت این بچه.
سخنران بعد شروع کرده بود. در گوش نگار گفتم: «چرا توی کلاسهای تابستان امسالم نبودی؟» گفت: «هستم.» گفتم: «نیستیا ناقلا!» گفت: «کارگاه یکشنبه، همون که جستارنویسیه.» دوست ندارم کسی سخنرانی میکند حرف بزنم. کنجکاوی رهایم نمیکرد. باز درگوشی گفتم: «آخه یکشنبهها با معلمها کارگاه داشتم.» او هم آرام گفت: «کارگاه جستارنویسی برای گروه سنجاققفلی.» یکه خوردم. «نگارجان اون برای بزرگسالهاست.» لبخند زد: «میدونم. ولی سن واقعیم رو نوشتم که سیزدهسالمه و قبولم کردند. یکشنبه بعد میآم کارگاهتون.» گوشیش را باز کرد و گروه تلگرامی که ثبتنامکنندهها عضوش میشوند نشانم داد که شمارهاش در آن بود. رو به سخنران محترم سری تکان دادم که یعنی حواسم با شماست. بعد گفت: «اینم شماره دوستمه. اونم ثبتنام کرده.» دیلینگ مغزم صدا داد. مثل «گوشدراز» مدرسه موشها. نزدیکتر شدم به گوشش و گفتم: «میخوای اعلام کنیم که گروه سنجاققفلی عضو رسمی نوجوون قبول میکنه و بگیم نوجوونای دیگه هم که مثل تو اهل نوشتن و معرفی کتاب هستن توی کارگاه شرکت کنن؟» صداش بالا رفت: «عالی میشه. این کار رو بکنین.»
امروز به همکارانم در گروه گفتم میخواهید برای نوجوانان جداگانه کارگاه برگزار کنیم؟ همکارانم گفتند: «نه! همه با هم باشیم.»
از این لحظه به نوجوانان هم با شرایط زیر اطلاع دهید که ثبتنام کنند:
۱-علاقهمند به معرفی کتاب
۲-دستبکار نوشتن خلاقانه
۳-دستاندرکار محتواسازی چندرسانهای
به اعتقادم عمل میکنم؛ نوجوانان و بزرگسالان باید با هم کار کنند. دیگر تعریف نوجوانی تغییر کرده.
علیاکبر زینالعابدین
سردبیر گروه سنجاققفلی
ثبتنام صرفا از وبسایت
https://sanjagh-ghofli.ir/
عکاس: پریسا احدیان
شب مجله انشا و نویسندگی بخارا
پنجشنبه ۲۶مرداد۱۴۰۲
نظر بگذارید