ثانیه خالی نداشته باشند. هرجور کلاس که میتوانید اسمشان را بنویسید تا احساس کنند در زندان افتادهاند. چرا یک دانشآموز باید تفریح و خوشگذرانی کند یا از احساس آزادی لذت ببرد؟
سنین کودکی زمان بچگی نیست. در بزرگسالی، وقت برای بچگی کردن فراوان هست!
از مدرسه و معلمهای خصوصی بخواهید درسهای سال قبل و سال بعد را به شدت با آنها کار کنند. چون متاسفانه در طول سال تحصیلی، آموزش دانشآموزان به خوبی صورت نمیگیرد و تابستان بهترین فرصت درسخواندن است و الا تمام آینده بچهها زیر سوال میرود! بچهها تا میتوانند تست بزنند و برای آینده کشور عزیزشان خودشان را مهیا کنند!
شوربختانه بازیهای آنلاین و آفلاین را یک سری طراح سودجو راه انداختهاند تا بچههای ما با بازیکردن وقتشان را توی جوی آب بریزند. هربار که آنها را مشغول بازی دیدید یک دعوا راه بیندازید تا آنها بدانند که شعور زندگی ندارند و هم بدانند شما وظیفه پدری و مادری خود را به خوبی انجام میدهید و همیشه روبهروی آنها ایستادهاید نه در کنارشان!
به کلاس و کارگاهی که بچهها را با هنر، ادبیات، فن و مهارت، فکرکردن و تعامل با هم مشغول میکنند توجه نکنید، ته همه اینها پوچ است. تمام شخصیتهایی که تاریخ بشر را حرکت دادهاند، آخرش پشیمانند که چرا اتومبیلهای آخرین مدل و خانههایی مثل قصر ندارند! چون رسالت اصلی بشر این است که همه از هم پولدارتر شوند تا طعم موفقیت را احساس کنند.
در چند نوع کلاس ورزشی عادی و عجیبغریب ثبتنامشان کنید تا خوب خوب له شوند و نای راهرفتن نداشته باشند و رشد بافت عضلانیشان به ریپ بیفتد! همزمان دو تا سه زبان خارجی هم بیاموزند چرا که یک بچه باید برای آیندهاش امکان پیشرفت در چند کشور را داشته باشد. کلاس ساز و موسیقی هم مثل بیخیالها شرکت نکنند؛ قشنگ باید روزی دو ساعت به زور تمرین کنند و مثل پلیس بالای سرشان بایستید چون همه میدانند کار موسیقی، کار ذوق و دل نیست، کار چوب و چماق است.
بهتر است همه چیز را برایشان فراهم کنید چون شما پدر و مادرشان که نیستید، موقوفه آنها هستید. همه غذاها را شما بپزید، تمام نظافت اتاق و کمد و وسایلشان را شما انجام دهید، تمامی لباسهای زیر و رویشان را بشویید، نظافت عمومی خانه که نگو، فقط کار شماست. نگذارید گل و گیاه را آب بدهد، خرید منزل نکند. بگذارید دستوپاچلفتی بماند. مهم این است که شغل او دانشآموزی است فقط، نه کارگری خدماتی منزل. او باید در تابستانش فقط پیشرفت کند.
مراقب باشید کتاب تخیلی و ژانر وحشت و فانتزی و طنز نخوانند. کتابی بخوانند که برای زندگیشان مفید باشد. فیلمهای آنجوری هم نبینند. از موسیقیهایی که خودشان دوست دارند مثل رپ دورشان بدارید. تابستان است، خطرناک است. ولشان کنی چیزهایی که دوست دارند و جذاب است انجام میدهند در حالیکه هر چه شما دوست دارید باید بکنند. هر خواننده و موسیقی که شما دوست دارید، هر فیلم و کتابی که شما میپسندید. چون عقلشان نمیرسد، خدای ناکرده هستیشان به باد میرود.
اگر پیش آمد جایی سرکاری بروند که احیانا چندرغاز بیندازند جلویشان، مانع باشید. چون شان بچههای ما بیش از این است که بروند کارگری کنند یا شاگرد کسی بشوند. آنها قرار است یکدفعهای در آینده مدیر همه جا بشوند!
اگر هم نوجوان هستند خیلی مراقب باشید عاشق نشوند! تابستان است و یکدفعه میروند بیرون و چشمشان به کس و ناکسی میافتد و خر بیاور و باقالی بار کن! چون آینده و موفقیتشان میسوزد. حواستان باشد مثل آدم زندگی کنند نه مثل مجنون!
علیاکبر زینالعابدین
نظر بگذارید